تک . شمشیر . بی نظیر

نظیرA.SH.B

باسلام به وبلاگ شخصی من خوش اومدین
مطالب این وبلاگ شامل احادیث ، جملات زیبا و آموزنده از بزرگان ، داستان های زیبا ، شعر، دلنوشته های خودم ، خاطرات تلخ و شیرین و تجربه هایی که برام پیش اومده و کسب کردم .
امید است تا به یاری خدا این وبلاگ خنده ای بر لب کسی جاری یا قطره ی علم وتجربه ای به کسی اضافه کند و در کل برای کسانی که وارد این وبلاگ می شوند مفید باشد وان شاءلله که مورد رضایت و عنایت خدا و امام زمان (عج) قرار بگیرد .
کپی برداری از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع مورد رضایت است .

پیام های کوتاه
آخرین مطالب

۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۰ ثبت شده است

آفرینش وحدیث «لولاک...»

يكشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۰، ۰۸:۱۶ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

پرسش :

1. یعنی چه پیامبر(ص) هدف خلقت جهان است ؟

2. آیامقام حضرت فاطمه (س) بالاتر از مقام پیامبر (ص) است ؟

جواب :

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۰ ، ۰۸:۱۶
حسام الدین کسرایی

احساسی ترین داستان عشق

شنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۰، ۰۶:۲۶ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

راهی متفاوت برای ابراز عشق ....

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید:آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق، بیان کنید؟ برخی از دانش آموزان گفتند بابخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل وهدیه» و«حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند: «باهم بودن در تحمل رنج ها ولذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می داند. درآن بین، پسری برخاست وپیش از اینکه شیوه دلخواه خود رابرای ابرازعشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد:

یک روز زن وشوهر جوانی که هردو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپه رسیدند درجامیخکوب شدند .... یک ببر بزرگ، جلوی زن وشوهر ایستاده وبه آنها خیره شده بود.شوهر تفنگ شکاری به همراه نداشت ودیگر راهی برای فرار نبود.رنگ صورت زن وشوهر پریده بود ودرمقابل ببر، جرأت کوچک ترین حرکتی نداشتند.ببر،آرام به طرف آنان حرکت کرد.... همان لحظه مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد وهمسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید.ببررفت وزن تنها ماند..... داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردن به متهم  کردن آن مرد، اما پسر پرسید؟آیا میدانید آن مرد درلحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟بچه ها حدس زدند حتماً از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است ! پسر جواب داد:نه،آخرین حرف مرد این بود که:عزیزم تو بهترین مونسم بودی،از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود..... قطره های اشک، صورت پسرراخیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان میدانندببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد ویا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فداکردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین وبی ریاترین راه پدرم برای بیان عشق خود به من و مادرم بود ......

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۰ ، ۱۸:۲۶
حسام الدین کسرایی

جمله روز

شنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۰، ۱۲:۰۰ ب.ظ

آدمها را از آنچه درباره دیگران می گویند بهتر می توان شناخت تا از آنچه  دربارهخود می گویند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۰ ، ۱۲:۰۰
حسام الدین کسرایی

دعا

جمعه, ۴ شهریور ۱۳۹۰، ۰۷:۳۰ ق.ظ

پروردگارا

به من بیاموز...

دوستبدارم کسانی را کهدوستمندارند ...

   عشقبورزم به کسانی کهعاشقمنیستند....

        بگریمبرای کسانی که هرگزغممرا نخوردند....

                                          و

     محبتکنم به کسانی کهمحبتیدرحقمنکردند ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۰ ، ۰۷:۳۰
حسام الدین کسرایی

چرایی آفرینش

جمعه, ۴ شهریور ۱۳۹۰، ۰۶:۱۳ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم 

پرسش : هدف خداوندازآفرینش چه بوده است؟

چواب : هدفخداوندازآفرینش این است که هر ممکن الوجودی را به کمال ممکن

و شایسته آن برساند، بدون آنکه دراین کار، برای ذات پاک او نتیجه ای داشته باشد .

پرسش:اگربگوییمخدافیاض است، این سؤال پدید می آید که پسخداباید جهان را

بیافریند تا فیاض باشد .آیا این نوعی نیاز نیست ؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۰ ، ۰۶:۱۳
حسام الدین کسرایی