تک . شمشیر . بی نظیر

نظیرA.SH.B

باسلام به وبلاگ شخصی من خوش اومدین
مطالب این وبلاگ شامل احادیث ، جملات زیبا و آموزنده از بزرگان ، داستان های زیبا ، شعر، دلنوشته های خودم ، خاطرات تلخ و شیرین و تجربه هایی که برام پیش اومده و کسب کردم .
امید است تا به یاری خدا این وبلاگ خنده ای بر لب کسی جاری یا قطره ی علم وتجربه ای به کسی اضافه کند و در کل برای کسانی که وارد این وبلاگ می شوند مفید باشد وان شاءلله که مورد رضایت و عنایت خدا و امام زمان (عج) قرار بگیرد .
کپی برداری از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع مورد رضایت است .

پیام های کوتاه
آخرین مطالب

۱۰ مطلب با موضوع «عاشقانه» ثبت شده است

عشق و باور

سه شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۳۰ ب.ظ

آنقدر باورت دارم که بگویی باران خیس می شوم .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۴ ، ۱۵:۳۰
حسام الدین کسرایی

همراه آخر من ...

دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۲۰ ب.ظ

تنهایی را ترجیح می دهم به داشتن « همراه اول » 

این روزها همه اول راه همراه اند .....

باید به فکر « همراه آخر » بود ....

همراه آخر من پس کجایی ؟ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۴ ، ۲۱:۲۰
حسام الدین کسرایی

حرفی که آویزه گوشم شد ...

سه شنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۷:۳۱ ب.ظ

گفتم دنبال یه دختر خوب واسه ازدواج می گردم ....
پرسید میخوای چجوری باشه ؟؟؟؟
گفتم هرجوری که یه دختر خوب باید باشه ..
گفت با خدا باش و علی وار زندگی کن تا یه همسر فاطمی نصیبت بشه ....

[ چهارشنبه ۱۳۹۴/۰۲/۰۹ ] [ ۱۹:۲۶ بعد از ظهر ] [ حسام ]
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۳۱
حسام الدین کسرایی

عاشقانه

پنجشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۲، ۰۷:۳۷ ق.ظ

چه دوستم داشته باشی

و چه ازمن متنفر باشی

در هر صورت بهم لطف میکنی

چون اگه دوستم داشته باشی

تو قلبت هستم

و اگه ازم متنفر باشی

تو ذهنتم .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۲ ، ۰۷:۳۷
حسام الدین کسرایی

عشق

شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۸:۱۱ ق.ظ
در رؤیاهایت جایی برایم باز کن ، جایی کهعشقرا بشود مثل بازی های کودکانه باور کرد .

خسته شدم از بی جایی .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۱۱
حسام الدین کسرایی

از امروز شروع می کنم .

يكشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۸:۵۱ ق.ظ

همانی می شوم که تو دوست داری .

البته اگه تو هنوز منو می خوای .

آخه تو نخوای نمیتونم .

پس کمکم کن .

به امیدتو .

خدا 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۵۱
حسام الدین کسرایی

شعر زیبای سهراب سپهری

پنجشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۱، ۱۰:۳۹ ق.ظ

شروع کن یک قدم با تو تمام گام های مانده اش بامن ....

.

.

.

منم زیبا

که زیبا بنده ام را دوست میدارم

تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید

ترا در بیکران دنیای تنهایان

رهایت من نخواهم کرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۱ ، ۱۰:۳۹
حسام الدین کسرایی

جمله روز

سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۱، ۱۱:۲۶ ق.ظ

زندگی بی عشق محال است.

برای مردم بی عشق ، دنیا حکم قبرستان وسیعی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۱ ، ۱۱:۲۶
حسام الدین کسرایی

احساسی ترین داستان عشق

شنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۰، ۰۶:۲۶ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

راهی متفاوت برای ابراز عشق ....

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید:آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق، بیان کنید؟ برخی از دانش آموزان گفتند بابخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل وهدیه» و«حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند: «باهم بودن در تحمل رنج ها ولذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می داند. درآن بین، پسری برخاست وپیش از اینکه شیوه دلخواه خود رابرای ابرازعشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد:

یک روز زن وشوهر جوانی که هردو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپه رسیدند درجامیخکوب شدند .... یک ببر بزرگ، جلوی زن وشوهر ایستاده وبه آنها خیره شده بود.شوهر تفنگ شکاری به همراه نداشت ودیگر راهی برای فرار نبود.رنگ صورت زن وشوهر پریده بود ودرمقابل ببر، جرأت کوچک ترین حرکتی نداشتند.ببر،آرام به طرف آنان حرکت کرد.... همان لحظه مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد وهمسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید.ببررفت وزن تنها ماند..... داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردن به متهم  کردن آن مرد، اما پسر پرسید؟آیا میدانید آن مرد درلحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟بچه ها حدس زدند حتماً از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است ! پسر جواب داد:نه،آخرین حرف مرد این بود که:عزیزم تو بهترین مونسم بودی،از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود..... قطره های اشک، صورت پسرراخیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان میدانندببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد ویا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فداکردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین وبی ریاترین راه پدرم برای بیان عشق خود به من و مادرم بود ......

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۰ ، ۱۸:۲۶
حسام الدین کسرایی

دعا

جمعه, ۴ شهریور ۱۳۹۰، ۰۷:۳۰ ق.ظ

پروردگارا

به من بیاموز...

دوستبدارم کسانی را کهدوستمندارند ...

   عشقبورزم به کسانی کهعاشقمنیستند....

        بگریمبرای کسانی که هرگزغممرا نخوردند....

                                          و

     محبتکنم به کسانی کهمحبتیدرحقمنکردند ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۰ ، ۰۷:۳۰
حسام الدین کسرایی